صباح زنگنه در گفتوگو با شهرآرانیوز در خصوص اتفاقات چند روز اخیر بین ایران و رژیم صهیونیستی، اظهار کرد: بعد از حوادث غزه و کشتاری که رژیم صهیونیستی در فلسطین انجام داد، تنش در منطقه افزایش یافت و اسرائیل حاضر نبود که آتشبس را برقرار کند تا زندگی مردم فلسطین به حالت عادی بازگردد. ایران بارها هشدار داده است که اگر آتشبس برقرار نشود، امکان افزایش تنش در منطقه وجود دارد.
وی افزود: این مسیر تا جایی پیش رفت که اسرائیل مستقیماً به ساختمانی که متعلق به سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق بود، حمله کرد و تعدادی از شهروندان ایرانی، فرماندهان نظامی و سایرین را ترور کرد که باقصد، عامدانه و آگاهانه دست به چنیناقدامی زد. جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که به این حمله مستقیم اسرائیل پاسخ دهد و این پاسخ مشخصات خاص خود را داشت؛ اینکه به انسانها آسیبی نرساند و صرفاً اعلام توان و قدرت ایران برای پاسخی قوی و محکم باشد.
این تحلیلگر سیاسی حوزه بینالملل ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران سعی کرد پیش از پاسخگویی، از طریق دیپلماتیک از شورای امنیت سازمان ملل بخواهد که اقدام اسرائیل را علیه مرکز دیپلماتیک در دمشق محکوم کند که بخشی از اعضای شورای امنیت موافق بودند اما آمریکا، ظاهراً انگلیس و فرانسه مخالف بودند و هیچ قطعنامه یا بیانیهای صادر نشد؛ لذا ایران اقدام به تنبیه مستقیم رژیم اسرائیل کرد. اسرائیل با تبلیغات و فضاسازی بسیار اعلام میکرد که پاسخ ایران را خواهد داد؛ گرچه ایران اعلام کرد که این اقدام را در برابر حمله به مرکز دیپلماتیک ایران انجام داده و موضوع را خاتمهیافته میداند.
زنگنه با بیان اینکه اسرائیل با اقدام اخیر خود در اصفهان سعی کرد این روند را تداوم ببخشد، عنوان کرد: گرچه اسرائیل اعلام میکند که خواهان جنگ با ایران نیست، اقدامات آمریکا و کشورهای اروپایی متأسفانه تشویقکننده رژیم اسرائیل محسوب میشود.
این تحلیلگر سیاسی حوزه بینالملل بیان کرد: به نظر میرسد اسرائیل برای سرپوشگذاشتن بر جنایاتش، همواره بهدنبال ایجاد تنش در منطقه است.
وی تأکید کرد: تا زمانی که یک راهحل روشن برای احقاق حقوق ملت فلسطین بیان نشود، رژیم صهیونیستی به رفتار خود ادامه خواهد داد؛ مگر اینکه سیاست آمریکا و کشورهای غربی که حامی تأسیس این رژیم و تداوم سیاستهای خشن و سلطهجویانه آن هستند، تغییر پیدا کند.
زنگنه با بیان اینکه ایران به لحاظ رسانهای، کمبودها و ضعفهایی در ابزارها و سیاستها دارد، عنوان کرد: گاهی اوقات مشاهده میشود که با هجوم رسانهای کشورهای غربی و آمریکایی و مؤسسات وابسته به اسرائیل در آمریکا و اروپا، ایران تحت بمباران تحلیل و اخبار قرار میگیرد که همین بحث رسانهای بر تضعیف روحیه و احساس نگرانی ملتها اثرگذار است؛ اما واقعیت این است تا زمانی که مدیریت عاقلانه و مدبرانهای در کشور وجود داشته باشد، میتوان آثار سوء این نوع فعلوانفعالات را کنترل کرد و فضا را به سمتی مثبت پیش برد.
وی افزود: ایران همواره در تلاش است که استقلال خود را به دنیا اعلام کرده و از طرفی دفاع از مظلومین را بیان کند؛ اما در این اقدامات، ایران تلاش کرد که از طرق دیپلماسی، مشکلات و معضلات منطقه را حل کند. لذا پیشنهادات و ابتکاراتی که تاکنون ارائه کرده قابل توجه است؛ منتها این ابتکارعملها نیازمند حمایت سایر کشورهاست. تا زمانی که فضای بینالمللی از مخالفت ایران با روابط با کشورهای غربی و بهویژه آمریکا تغییر پیدا نکند، این روند همچنان وجود خواهد داشت؛ اما این وضعیت پایان روابط بینالمللی نخواهد بود. مهم این است که مدیریت و مسئولان کشور بتوانند در سطح مسئولیتهای خودشان عمل کنند.
این تحلیلگر سیاسی حوزه بینالملل با تأکید بر اینکه ما به فهم بهتر روابط بینالملل نیاز داریم، ادامه داد: آمریکا باوجود تمام حمایتهایی که از رژیم صهیونیستی دارد، درون نهادها و مؤسسات مطالعاتی و اجتماعی خود امکان تغییرات دارد. حضور نیروهای جوان و فعال آمریکایی که طرفدار عدالت و آزادی مردم فلسطین هستند، ظرفیت بزرگی است که میتواند در کنار فعالیتهای دیپلماتیک منطقهای و بهروز از سوی ایران به کار گرفته شود. نمایندگان کنگره، نمایندگان سنای آمریکا، مؤسسات تحقیقاتی و... میتوانند در تغییر ذائقه سیاستگذاران آمریکا نقش ایفا کنند و در رابطه ایران و آمریکا که میتواند بر روابط ایران با سایر کشورهای اروپایی و غربی مؤثر باشد نیز مفید عمل کنند تا بتوانیم در آینده شاهد آثار مثبتی باشیم.
زنگنه در خصوص تناسب سیاست خارجی با سیاست داخلی، عنوان کرد: سیاست خارجی تداوم سیاست داخلی بوده و سیاست خارجی بر سیاستهای داخلی اثرگذار است و این دو باید تناسبی با یکدیگر داشته باشند. هرچه روابط دولت و ملت در داخل یک کشور شفاف، گویا و حامی احقاق حقوق مردم بوده و دولت گوش شنوایی برای خواستههای ملت داشته باشد، میتواند در خارج با قدرت عمل کند و سیاستهای کلی خود را دنبال کند. ایجاد تناسب بین هزینهکرد ثروتهای ملی باید مورد توجه قرار بگیرد. منافع ملی در خارج هم باید به اندازهای که منافع ملی داخل مورد عنایت و توجه قرار میگیرد، مدنظر باشد. اگر گرسنگی، قحطی یا فقر در داخل وجود داشته باشد، ملت نمیتواند حامی سیاستهای دولت در خارج از کشور باشد؛ لذا ایجاد یک تناسب دقیق و ظریف بین این دو بهشدت مورد نیاز است تا مردم احساس کنند تقاضاهایشان از سوی حاکمیت مورد توجه بوده و در چنینحالتی است که میتوانند حامی سیاستهای دولت در خارج نیز باشند.